یک روز، یک جمله 24
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
"شهریار"
- ۰ نظر
- ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۱
- ۴۴۸ نمایش
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
"شهریار"
درد علی دو گونه است :
یک
درد. دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند. و درد
دیگر دردی است که او را تنها در نیمهشبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف
مدینه کشانده... و به ناله در آورده است.
ما تنها بر دردی میگرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقاش احساس میکند.
اما، این درد علی نیست.
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است،تنهائی است. که ما آنرا نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را…
که علی درد شمشیر را احساس نمیکند.
و...ما...
درد علی را احساس نمیکنیم
"دکتر علی شریعتی"
ماه خوب خدا رسید
خدایا ممنونم که اجازه دادی یکبار دیگه مهمونِ سفره ی پادشاهی تو باشم.
به ما توفیق بهره مندی کامل از برکات ماهت رو عنایت بفرما
آمین
پ ن: مجنون برای رسیدن معشوقش، کوه کَن
روزه گرفتن کمترین کاریه که می تونیم برای رسیدن به معبود انجام بدیم :)
شاید بعضی حیوانات از بعضی جهات از انسان بهتر و عالی تر باشند. ممکن است که این حرف ابلهانه به نظر آید و حتی کسانی که اطلاعات بیشتری ندارند به آن بخندند.
ما به حشرات به دیده حقارت می نگریم و آنها را ناچیزترین موجودات می شماریم و معهذا این موجودات حقیر، فن تعاون و همکاری با یکدیگر و فداکاری در راه منافع عمومی و مشترک را بهتر از انسان آموخته اند. از وقتی که من درباره موریانه ها و فداکاری هایی که در راه خیر و مصلحت رفقایشان انجام می دهند مطالبی خوانده ام، در قلبم جای شایسته ای برای آنها باز کرده ام. اگر فداکاری در راه خیر و مصلحت اجتماع نشانه تمدن باشد می توان گفت که موریانه ها و مورچه های عادی از این نظر عالی تر از انسان هستند.
"جواهر لعل نهرو"
چند وقتی هست که دغدغه های جدیدی پیدا کردم، دنبال یه سبک زندگی هستم، یه سبک زندگی که با فرهنگ و دینم همخونی داشته باشه و همزمان بتونه با شرایط اجتماعی کشورم همخونی داشته باشه
و البته دارم به واژه ها هم فکر می کنم، چند روزی میشه که مفهموم "تقوی" رو دارم جستجو می کنم و هرچی بیشتر تو سطح جامعه دنبالش میگردم، کمتر پیداش می کنم، تاسف برانگیزه