از گذشته تا ادامه

آدم است دیگر، گاهی دلش می خواد بنویسد

از گذشته تا ادامه

آدم است دیگر، گاهی دلش می خواد بنویسد

نه به خاطر دارم چگونه از یکدیگر خداحافظی کردیم، نه این که چگونه در نور چراغی که روی سقف می درخشید و در سکوتی که روحم را می خراشید، تنها ماندم.

بدون هیچ دلیلی، عاشق!

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۲۸ ب.ظ

راستش اینه که آدم هیچ وقت نمی دونه چی می خواد.آدم فکر می کنه یه جور آدم مشخصو می خواد و بعد یکیو می بینه که هیچی از چیزهایی که می خواسته رو نداره و بدون هیچ دلیلی عاشقش می شه...!



برگرفته از کتاب: "دوباره اون آهنگو بزن سم" از این آب ننوشید / وودی آلن / مترجم: بهرنگ رجبی

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۳/۰۲
  • ۳۸۷ نمایش
  • مسعود رستمی

نظرات (۱)

برادر نور بالا می زنی ها!!!
پاسخ:
نه بابا دکتر این چه حرفیه؟ :D
کوتا بیاااااااا ;)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی